اعتیاد، علل، پیش‏گیری
نويسنده:ابوالفضل علیدوست ابرقویی
منبع:ديدار آشنا
نوجوان و جوان به دنبال كشف هویت و چیستی و كیستی خود است; هرگاه پاسخی كافی برای این سؤالات پیدا نكند، به «انحراف در هویت‏» دچار می‏شود . پناه بردن به اعتیاد و یا لااقل ایجاد زمینه‏ی آن در این سن و سال، امری بعید نیست .
خانواده در گرایش طفل و نوجوان به بزهكاری و ناهنجاری اجتماعی - از جمله اعتیاد - نقش مهمی دارد; وفور و تنوع مواد مخدر و قرار گرفتن در گروه‏های اجتماعی كه عمل‏كردی خلاف هنجارهای اجتماعی و عرف دارند، از دیگر عوامل گرایش فرد به اعتیاد است . بی تردید عوامل ریز و درشت دیگری هم در این مقوله مؤثرند كه به منظور پرهیز از طولانی شدن مطلب از بیان آن‏ها صرف نظر كردیم . در این مقاله به برخی از مهم‏ترین راه‏های پیش‏گیری و جلوگیری از اعتیاد، به اختصار اشاره می‏شود .

آموزش همگانی

آموزش همگانی و ایجاد فرهنگ مبارزه با اعتیاد، از مهم‏ترین راه‏كارهای پیش‏گیری از اعتیاد و مبارزه با این بلای خانمان برانداز است . هرگاه رسانه‏های جمعی بابرنامه‏های اختصاصی، این مهم را در دستور كار قرار بدهند، نقش مهمی در این زمینه پذیرفته‏اند . ارائه‏ی آمار قربانیان مصرف دخانیات و این‏كه سالانه پنج میلیون نفر براثر استعمال دخانیات جان می‏سپارند، ادعای سازمان بهداشت جهانی را به اثبات می‏رساند كه سیگار را قاتل انسان داشته است . هم‏چنین دود سیگار حاوی چهارهزار نوع ماده‏ی سمی است كه در بروز سرطان‏ریه و بیماری‏های قلبی نقش عمده دارند . حدود نود تا نود و پنج درصد از كسانی كه به سرطان ریه مبتلا شده‏اند، از معتادان به سیگار می‏باشند . از این تعداد، تنها بیست درصد قابل درمان تشخیص داده شده‏اند آن هم نه به طور كامل . هم‏چنین نیمی از كسانی كه به سرطان مثانه دچار شده‏اند، از معتادان به سیگار می‏باشند .
از سوی دیگر ترك سیگار پس از چهل و پنج‏سالگی چندان مؤثر نیست، زیرا سیگار در طول مدتی كه استعمال شده، تاثیر خود را بر بدن شخص گذاشته است . (1)
هرگاه آموزش‏هایی متضمن مضرات سیگار و دیگر مواد مخدر، در دستور كار رسانه‏های جمعی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و روزنامه‏ها و مجلات قرار بگیرد، به مرور زمان نوعی باور قلبی به مضرات آن در وجود افراد نهادینه می‏گردد و از استعمال دخانیات همان‏گونه پرهیز می‏شود كه از نوشیدن یك مایع سمی خطرناك خودداری می‏گردد .
البته موفقیت واقعی و چشمگیر زمانی به دست می‏آید كه ضرورت پیش‏گیری از اعتیاد و قبح استعمال آن به صورت یك «فرهنگ اجتماعی و عمومی‏» درآید . تجربه نشان داده است كه آیین نامه‏ها و مقررات (اعم از آن‏ها كه جنبه‏ی پیش‏گیرانه دارند و آن‏ها كه برای توزیع و پخش این مواد مجازات تعیین می‏كنند) و نیز جلسات و كنوانسیون‏ها و دستورالعمل‏ها و قطعنامه‏ها عملا كارآیی واقعی نداشته‏اند; اما هرگاه پذیرش یك پدیده به باور عمومی بنشیند و قبح و زشتی یك عمل به صورت «فرهنگ اجتماعی‏» درآید، مقصود حاصل شده است .
به عنوان مثال، ایستادن در صف نانوایی و رعایت نوبت، در حال حاضر به عنوان یك فرهنگ اجتماعی درآمده است; به طوری كه حتی اگر شخص بتواند با اعمال زور و قدرت این نوبت را رعایت نكند، دست‏به این كار نمی‏زند، زیرا خود را در معرض سرزنش دیگران می‏بیند، یا مثلا تا چند سال قبل در اتوبوس‏های خط واحد دیده می‏شد كه افرادی از كشیدن سیگار پرهیز نمی‏كنند; اما در حال حاضر، زشتی این كار به عنوان یك فرهنگ زیبا و پذیرفته شده درآمده است; و كسی در اتوبوس واحد مبادرت به استعمال سیگار نمی‏كند .
بنابراین هرگاه زشتی اعتیاد در هر رتبه و با هردرجه از خطر به عنوان یك فرهنگ عمومی در آید، آن گاه زحمت صدور آیین نامه و مقررات و قطعنامه و ... از دوش مسؤولان برداشته می‏شود و جامعه به عنوان موجودی قاطع و مراقب، جلو معتادان و كسانی را كه در معرض این بلا قرارگرفته‏اند، خواهد گرفت . در حال حاضر زشتی و قبح بسیاری از ناهنجاری‏های اجتماعی به صورت فرهنگ عمومی درآمده و این را می‏توان دلیلی براین نكته دانست كه هرگاه همت مسؤولان صرف فرهنگ سازی پدیده‏ها گردد; با بسیاری از ناهنجاری‏ها از جمله اعتیاد، می‏توان مبارزه‏ای اصولی و اساسی صورت داد .
البته این اقدام اساسی نمی‏تواند با اقدامات رایج منافات داشته باشد . مانند اقدامات ستادهای امور تربیتی كه در سال هفتاد و شش با وضع آیین نامه‏های انضباطی مدارس در خصوص پیش‏گیری از ابتلای به سیگار و مبارزه با این پدیده، گام‏هایی برداشت و البته در شكلی وسیع‏تر اقداماتی شبیه اقدامات پلیس بین‏الملل در مبارزه با قاچاق‏چیان و كنفرانس‏های كمیسیون بین المللی پلیس جنایی و اقدامات یونسكو و كمیسیون‏های مربوط در زمینه‏ی آموزش همگانی و تبیین مساله‏ی اعتیاد در شكل عمومی نظر مخالفی نیز وجود دارد، مبنی براین كه با توجه به عمومی نبودن مساله‏ی اعتیاد و این كه همواره درصدی از افراد جامعه به اعتیاد مبتلا هستند، آموزش عمومی و تبیین عمومی مسائل مربوط به اعتیاد احتمال فراگیرتر شدن آن را افزایش می‏دهد و این كار به جای پیش‏گیری از اعتیاد، شیوع آن را دامن می‏زند . حتی برخی دیگر سكوت مطلق در برابر این پدیده و ایجاد نوعی خلا اطلاعاتی را در این زمینه راه‏گشاتر از تبیین عمومی مساله می‏دانند، (2) اما واقعیت‏ها غیر از این را نشان می‏دهد و مقتضیات جوامع و سردرگمی انسان امروزی و این كه انسان در جهان امروز به دنبال راهی است، تا خلاهای مختلف فكری و روحی خود را پر سازد (و این نیاز او را به راه‏های مختلفی از جمله اعتیاد به مواد مخدر می‏كشاند) ضرورت آموزش همگانی را اقتضا می‏كند; مضافا این كه تنوع این مواد، دامنه‏ی فراگیرتر شدن آن را دوچندان می‏كنند .
برهمین مبناست كه در دهه‏ی دوم قرن بیستم به این‏سو، اعتیاد به مواد مخدر در محافل پزشكی، قضایی و انتظامی مردود و زیان‏بار وصف شده و ریشه كن شدن آن بر پنج اصل، مبتنی شده است: (3)
  • 1 . آموزش بهداشت و ارشاد عمومی به خاطر پیش‏گیری از ابتلای به اعتیاد;
  • 2 . منع كشت‏خشخاش، یا محدود ساختن كشت آن;
  • 3 . غیر قانونی شناختن اعتیاد به مواد مخدر;
  • 4 . مبارزه با قاچاق‏چیان;
  • 5 . درمان معتادان با بازگیری اعتیاد;
    البته با وجود آن‏چه گفته شد; دامنه‏ی اعتیاد گسترش چشمگیری یافته و گاه در طول چند سال، شاهد گسترش چندین برابر آن بوده‏ایم .
    از سوی دیگر، كسانی كه موفق به ترك اعتیاد می‏شوند، به طور دائم توفیق حاصل نمی‏كنند، بلكه بالغ بر نود درصد مجددا به اعتیاد روی می‏آورند و عجیب و شگفت‏آور این كه مجهزترین قوای انتظامی در برخورد با قاچاق‏چیان توانسته‏اند تنها پنج درصد تا ده درصد از كل مواد مخدر را كشف و ضبط نمایند . (4)
    براساس آن‏چه اشاره شد، ضرورت آموزش همگانی برای پیشگیری از غلتیدن در دام اعتیاد، در مقایسه با برخورد با قاچاق‏چیان و ترك اعتیاد، اولویتی ویژه پیدا می‏كند .
    مضافا این‏كه هزینه‏های آموزش عمومی به مراتب از لحاظ مادی، كم‏تر از برخورد با قاچاق‏چیان و درمان اعتیاد است; ضمن این‏كه توفیق در این كار، رقم چندان قابل ملاحظه‏ای را نشان نمی‏دهد . از سوی دیگر، نگرشی كه جامعه به شخص معتاد، ولو با ترك اعتیاد دارد، او را چه بسا مجددا به دام اعتیاد بكشاند . همه‏ی این‏ها ضرورت آموزش همگانی را در پیش‏گیری از اعتیاد و واظبت‏براین پدیده‏ی خطرناك موجه می‏سازد .
    در آموزش همگانی برای پیش‏گیری از اعتیاد، تنوع برنامه‏های آموزشی ضرورتی اجتناب‏ناپذیر دارد; برنامه‏های مبتنی بر عبرت و پند گرفتن از سرنوشت و سرگذشت كسانی كه زندگی معمولی خود را فدای یك لحظه هوس‏رانی كرده‏اند و با یك لب زدن به مواد مخدر، برای همیشه معتاد شده‏اند، هشدار به خانواده‏ها مبنی بر مواظبت‏بر روند زندگی فرزندانشان، كنترل غیر محسوس بر ارتباطات آن‏ها، آگاه كردن خانواده‏ها از تنوع مواد مخدر و ده‏ها شاخص دیگر می‏تواند در قالب آموزش همگانی قرار بگیرد . در شماره‏ی آینده باز هم راهی دیگر به منظور پیش‏گیری از اعتیاد و مبارزه با آن تقدیم خواهیم كرد .

    پی‏نوشت‏ها:

    1 . روزنامه‏ی جام جم، 11/3/82 .
    2 . جرم‏شناسی، ج 2، ص 372 .
    3 . همان، ص 382 .
    4 . این آمارها معمولا در نوسان است .