اعتیاد، علل، پیشگیری
اعتیاد، علل، پیشگیری
نويسنده:ابوالفضل علیدوست ابرقویی
منبع:ديدار آشنا
منبع:ديدار آشنا
نوجوان و جوان به دنبال كشف هویت و چیستی و كیستی خود است; هرگاه پاسخی كافی برای این سؤالات پیدا نكند، به «انحراف در هویت» دچار میشود . پناه بردن به اعتیاد و یا لااقل ایجاد زمینهی آن در این سن و سال، امری بعید نیست .
خانواده در گرایش طفل و نوجوان به بزهكاری و ناهنجاری اجتماعی - از جمله اعتیاد - نقش مهمی دارد; وفور و تنوع مواد مخدر و قرار گرفتن در گروههای اجتماعی كه عملكردی خلاف هنجارهای اجتماعی و عرف دارند، از دیگر عوامل گرایش فرد به اعتیاد است . بی تردید عوامل ریز و درشت دیگری هم در این مقوله مؤثرند كه به منظور پرهیز از طولانی شدن مطلب از بیان آنها صرف نظر كردیم . در این مقاله به برخی از مهمترین راههای پیشگیری و جلوگیری از اعتیاد، به اختصار اشاره میشود .
از سوی دیگر ترك سیگار پس از چهل و پنجسالگی چندان مؤثر نیست، زیرا سیگار در طول مدتی كه استعمال شده، تاثیر خود را بر بدن شخص گذاشته است . (1)
هرگاه آموزشهایی متضمن مضرات سیگار و دیگر مواد مخدر، در دستور كار رسانههای جمعی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و روزنامهها و مجلات قرار بگیرد، به مرور زمان نوعی باور قلبی به مضرات آن در وجود افراد نهادینه میگردد و از استعمال دخانیات همانگونه پرهیز میشود كه از نوشیدن یك مایع سمی خطرناك خودداری میگردد .
البته موفقیت واقعی و چشمگیر زمانی به دست میآید كه ضرورت پیشگیری از اعتیاد و قبح استعمال آن به صورت یك «فرهنگ اجتماعی و عمومی» درآید . تجربه نشان داده است كه آیین نامهها و مقررات (اعم از آنها كه جنبهی پیشگیرانه دارند و آنها كه برای توزیع و پخش این مواد مجازات تعیین میكنند) و نیز جلسات و كنوانسیونها و دستورالعملها و قطعنامهها عملا كارآیی واقعی نداشتهاند; اما هرگاه پذیرش یك پدیده به باور عمومی بنشیند و قبح و زشتی یك عمل به صورت «فرهنگ اجتماعی» درآید، مقصود حاصل شده است .
به عنوان مثال، ایستادن در صف نانوایی و رعایت نوبت، در حال حاضر به عنوان یك فرهنگ اجتماعی درآمده است; به طوری كه حتی اگر شخص بتواند با اعمال زور و قدرت این نوبت را رعایت نكند، دستبه این كار نمیزند، زیرا خود را در معرض سرزنش دیگران میبیند، یا مثلا تا چند سال قبل در اتوبوسهای خط واحد دیده میشد كه افرادی از كشیدن سیگار پرهیز نمیكنند; اما در حال حاضر، زشتی این كار به عنوان یك فرهنگ زیبا و پذیرفته شده درآمده است; و كسی در اتوبوس واحد مبادرت به استعمال سیگار نمیكند .
بنابراین هرگاه زشتی اعتیاد در هر رتبه و با هردرجه از خطر به عنوان یك فرهنگ عمومی در آید، آن گاه زحمت صدور آیین نامه و مقررات و قطعنامه و ... از دوش مسؤولان برداشته میشود و جامعه به عنوان موجودی قاطع و مراقب، جلو معتادان و كسانی را كه در معرض این بلا قرارگرفتهاند، خواهد گرفت . در حال حاضر زشتی و قبح بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی به صورت فرهنگ عمومی درآمده و این را میتوان دلیلی براین نكته دانست كه هرگاه همت مسؤولان صرف فرهنگ سازی پدیدهها گردد; با بسیاری از ناهنجاریها از جمله اعتیاد، میتوان مبارزهای اصولی و اساسی صورت داد .
البته این اقدام اساسی نمیتواند با اقدامات رایج منافات داشته باشد . مانند اقدامات ستادهای امور تربیتی كه در سال هفتاد و شش با وضع آیین نامههای انضباطی مدارس در خصوص پیشگیری از ابتلای به سیگار و مبارزه با این پدیده، گامهایی برداشت و البته در شكلی وسیعتر اقداماتی شبیه اقدامات پلیس بینالملل در مبارزه با قاچاقچیان و كنفرانسهای كمیسیون بین المللی پلیس جنایی و اقدامات یونسكو و كمیسیونهای مربوط در زمینهی آموزش همگانی و تبیین مسالهی اعتیاد در شكل عمومی نظر مخالفی نیز وجود دارد، مبنی براین كه با توجه به عمومی نبودن مسالهی اعتیاد و این كه همواره درصدی از افراد جامعه به اعتیاد مبتلا هستند، آموزش عمومی و تبیین عمومی مسائل مربوط به اعتیاد احتمال فراگیرتر شدن آن را افزایش میدهد و این كار به جای پیشگیری از اعتیاد، شیوع آن را دامن میزند . حتی برخی دیگر سكوت مطلق در برابر این پدیده و ایجاد نوعی خلا اطلاعاتی را در این زمینه راهگشاتر از تبیین عمومی مساله میدانند، (2) اما واقعیتها غیر از این را نشان میدهد و مقتضیات جوامع و سردرگمی انسان امروزی و این كه انسان در جهان امروز به دنبال راهی است، تا خلاهای مختلف فكری و روحی خود را پر سازد (و این نیاز او را به راههای مختلفی از جمله اعتیاد به مواد مخدر میكشاند) ضرورت آموزش همگانی را اقتضا میكند; مضافا این كه تنوع این مواد، دامنهی فراگیرتر شدن آن را دوچندان میكنند .
برهمین مبناست كه در دههی دوم قرن بیستم به اینسو، اعتیاد به مواد مخدر در محافل پزشكی، قضایی و انتظامی مردود و زیانبار وصف شده و ریشه كن شدن آن بر پنج اصل، مبتنی شده است: (3)1 . آموزش بهداشت و ارشاد عمومی به خاطر پیشگیری از ابتلای به اعتیاد;
2 . منع كشتخشخاش، یا محدود ساختن كشت آن;
3 . غیر قانونی شناختن اعتیاد به مواد مخدر;
4 . مبارزه با قاچاقچیان;
5 . درمان معتادان با بازگیری اعتیاد;
البته با وجود آنچه گفته شد; دامنهی اعتیاد گسترش چشمگیری یافته و گاه در طول چند سال، شاهد گسترش چندین برابر آن بودهایم .
از سوی دیگر، كسانی كه موفق به ترك اعتیاد میشوند، به طور دائم توفیق حاصل نمیكنند، بلكه بالغ بر نود درصد مجددا به اعتیاد روی میآورند و عجیب و شگفتآور این كه مجهزترین قوای انتظامی در برخورد با قاچاقچیان توانستهاند تنها پنج درصد تا ده درصد از كل مواد مخدر را كشف و ضبط نمایند . (4)
براساس آنچه اشاره شد، ضرورت آموزش همگانی برای پیشگیری از غلتیدن در دام اعتیاد، در مقایسه با برخورد با قاچاقچیان و ترك اعتیاد، اولویتی ویژه پیدا میكند .
مضافا اینكه هزینههای آموزش عمومی به مراتب از لحاظ مادی، كمتر از برخورد با قاچاقچیان و درمان اعتیاد است; ضمن اینكه توفیق در این كار، رقم چندان قابل ملاحظهای را نشان نمیدهد . از سوی دیگر، نگرشی كه جامعه به شخص معتاد، ولو با ترك اعتیاد دارد، او را چه بسا مجددا به دام اعتیاد بكشاند . همهی اینها ضرورت آموزش همگانی را در پیشگیری از اعتیاد و واظبتبراین پدیدهی خطرناك موجه میسازد .
در آموزش همگانی برای پیشگیری از اعتیاد، تنوع برنامههای آموزشی ضرورتی اجتنابناپذیر دارد; برنامههای مبتنی بر عبرت و پند گرفتن از سرنوشت و سرگذشت كسانی كه زندگی معمولی خود را فدای یك لحظه هوسرانی كردهاند و با یك لب زدن به مواد مخدر، برای همیشه معتاد شدهاند، هشدار به خانوادهها مبنی بر مواظبتبر روند زندگی فرزندانشان، كنترل غیر محسوس بر ارتباطات آنها، آگاه كردن خانوادهها از تنوع مواد مخدر و دهها شاخص دیگر میتواند در قالب آموزش همگانی قرار بگیرد . در شمارهی آینده باز هم راهی دیگر به منظور پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با آن تقدیم خواهیم كرد .
خانواده در گرایش طفل و نوجوان به بزهكاری و ناهنجاری اجتماعی - از جمله اعتیاد - نقش مهمی دارد; وفور و تنوع مواد مخدر و قرار گرفتن در گروههای اجتماعی كه عملكردی خلاف هنجارهای اجتماعی و عرف دارند، از دیگر عوامل گرایش فرد به اعتیاد است . بی تردید عوامل ریز و درشت دیگری هم در این مقوله مؤثرند كه به منظور پرهیز از طولانی شدن مطلب از بیان آنها صرف نظر كردیم . در این مقاله به برخی از مهمترین راههای پیشگیری و جلوگیری از اعتیاد، به اختصار اشاره میشود .
آموزش همگانی
آموزش همگانی و ایجاد فرهنگ مبارزه با اعتیاد، از مهمترین راهكارهای پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با این بلای خانمان برانداز است . هرگاه رسانههای جمعی بابرنامههای اختصاصی، این مهم را در دستور كار قرار بدهند، نقش مهمی در این زمینه پذیرفتهاند . ارائهی آمار قربانیان مصرف دخانیات و اینكه سالانه پنج میلیون نفر براثر استعمال دخانیات جان میسپارند، ادعای سازمان بهداشت جهانی را به اثبات میرساند كه سیگار را قاتل انسان داشته است . همچنین دود سیگار حاوی چهارهزار نوع مادهی سمی است كه در بروز سرطانریه و بیماریهای قلبی نقش عمده دارند . حدود نود تا نود و پنج درصد از كسانی كه به سرطان ریه مبتلا شدهاند، از معتادان به سیگار میباشند . از این تعداد، تنها بیست درصد قابل درمان تشخیص داده شدهاند آن هم نه به طور كامل . همچنین نیمی از كسانی كه به سرطان مثانه دچار شدهاند، از معتادان به سیگار میباشند .از سوی دیگر ترك سیگار پس از چهل و پنجسالگی چندان مؤثر نیست، زیرا سیگار در طول مدتی كه استعمال شده، تاثیر خود را بر بدن شخص گذاشته است . (1)
هرگاه آموزشهایی متضمن مضرات سیگار و دیگر مواد مخدر، در دستور كار رسانههای جمعی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و روزنامهها و مجلات قرار بگیرد، به مرور زمان نوعی باور قلبی به مضرات آن در وجود افراد نهادینه میگردد و از استعمال دخانیات همانگونه پرهیز میشود كه از نوشیدن یك مایع سمی خطرناك خودداری میگردد .
البته موفقیت واقعی و چشمگیر زمانی به دست میآید كه ضرورت پیشگیری از اعتیاد و قبح استعمال آن به صورت یك «فرهنگ اجتماعی و عمومی» درآید . تجربه نشان داده است كه آیین نامهها و مقررات (اعم از آنها كه جنبهی پیشگیرانه دارند و آنها كه برای توزیع و پخش این مواد مجازات تعیین میكنند) و نیز جلسات و كنوانسیونها و دستورالعملها و قطعنامهها عملا كارآیی واقعی نداشتهاند; اما هرگاه پذیرش یك پدیده به باور عمومی بنشیند و قبح و زشتی یك عمل به صورت «فرهنگ اجتماعی» درآید، مقصود حاصل شده است .
به عنوان مثال، ایستادن در صف نانوایی و رعایت نوبت، در حال حاضر به عنوان یك فرهنگ اجتماعی درآمده است; به طوری كه حتی اگر شخص بتواند با اعمال زور و قدرت این نوبت را رعایت نكند، دستبه این كار نمیزند، زیرا خود را در معرض سرزنش دیگران میبیند، یا مثلا تا چند سال قبل در اتوبوسهای خط واحد دیده میشد كه افرادی از كشیدن سیگار پرهیز نمیكنند; اما در حال حاضر، زشتی این كار به عنوان یك فرهنگ زیبا و پذیرفته شده درآمده است; و كسی در اتوبوس واحد مبادرت به استعمال سیگار نمیكند .
بنابراین هرگاه زشتی اعتیاد در هر رتبه و با هردرجه از خطر به عنوان یك فرهنگ عمومی در آید، آن گاه زحمت صدور آیین نامه و مقررات و قطعنامه و ... از دوش مسؤولان برداشته میشود و جامعه به عنوان موجودی قاطع و مراقب، جلو معتادان و كسانی را كه در معرض این بلا قرارگرفتهاند، خواهد گرفت . در حال حاضر زشتی و قبح بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی به صورت فرهنگ عمومی درآمده و این را میتوان دلیلی براین نكته دانست كه هرگاه همت مسؤولان صرف فرهنگ سازی پدیدهها گردد; با بسیاری از ناهنجاریها از جمله اعتیاد، میتوان مبارزهای اصولی و اساسی صورت داد .
البته این اقدام اساسی نمیتواند با اقدامات رایج منافات داشته باشد . مانند اقدامات ستادهای امور تربیتی كه در سال هفتاد و شش با وضع آیین نامههای انضباطی مدارس در خصوص پیشگیری از ابتلای به سیگار و مبارزه با این پدیده، گامهایی برداشت و البته در شكلی وسیعتر اقداماتی شبیه اقدامات پلیس بینالملل در مبارزه با قاچاقچیان و كنفرانسهای كمیسیون بین المللی پلیس جنایی و اقدامات یونسكو و كمیسیونهای مربوط در زمینهی آموزش همگانی و تبیین مسالهی اعتیاد در شكل عمومی نظر مخالفی نیز وجود دارد، مبنی براین كه با توجه به عمومی نبودن مسالهی اعتیاد و این كه همواره درصدی از افراد جامعه به اعتیاد مبتلا هستند، آموزش عمومی و تبیین عمومی مسائل مربوط به اعتیاد احتمال فراگیرتر شدن آن را افزایش میدهد و این كار به جای پیشگیری از اعتیاد، شیوع آن را دامن میزند . حتی برخی دیگر سكوت مطلق در برابر این پدیده و ایجاد نوعی خلا اطلاعاتی را در این زمینه راهگشاتر از تبیین عمومی مساله میدانند، (2) اما واقعیتها غیر از این را نشان میدهد و مقتضیات جوامع و سردرگمی انسان امروزی و این كه انسان در جهان امروز به دنبال راهی است، تا خلاهای مختلف فكری و روحی خود را پر سازد (و این نیاز او را به راههای مختلفی از جمله اعتیاد به مواد مخدر میكشاند) ضرورت آموزش همگانی را اقتضا میكند; مضافا این كه تنوع این مواد، دامنهی فراگیرتر شدن آن را دوچندان میكنند .
برهمین مبناست كه در دههی دوم قرن بیستم به اینسو، اعتیاد به مواد مخدر در محافل پزشكی، قضایی و انتظامی مردود و زیانبار وصف شده و ریشه كن شدن آن بر پنج اصل، مبتنی شده است: (3)
البته با وجود آنچه گفته شد; دامنهی اعتیاد گسترش چشمگیری یافته و گاه در طول چند سال، شاهد گسترش چندین برابر آن بودهایم .
از سوی دیگر، كسانی كه موفق به ترك اعتیاد میشوند، به طور دائم توفیق حاصل نمیكنند، بلكه بالغ بر نود درصد مجددا به اعتیاد روی میآورند و عجیب و شگفتآور این كه مجهزترین قوای انتظامی در برخورد با قاچاقچیان توانستهاند تنها پنج درصد تا ده درصد از كل مواد مخدر را كشف و ضبط نمایند . (4)
براساس آنچه اشاره شد، ضرورت آموزش همگانی برای پیشگیری از غلتیدن در دام اعتیاد، در مقایسه با برخورد با قاچاقچیان و ترك اعتیاد، اولویتی ویژه پیدا میكند .
مضافا اینكه هزینههای آموزش عمومی به مراتب از لحاظ مادی، كمتر از برخورد با قاچاقچیان و درمان اعتیاد است; ضمن اینكه توفیق در این كار، رقم چندان قابل ملاحظهای را نشان نمیدهد . از سوی دیگر، نگرشی كه جامعه به شخص معتاد، ولو با ترك اعتیاد دارد، او را چه بسا مجددا به دام اعتیاد بكشاند . همهی اینها ضرورت آموزش همگانی را در پیشگیری از اعتیاد و واظبتبراین پدیدهی خطرناك موجه میسازد .
در آموزش همگانی برای پیشگیری از اعتیاد، تنوع برنامههای آموزشی ضرورتی اجتنابناپذیر دارد; برنامههای مبتنی بر عبرت و پند گرفتن از سرنوشت و سرگذشت كسانی كه زندگی معمولی خود را فدای یك لحظه هوسرانی كردهاند و با یك لب زدن به مواد مخدر، برای همیشه معتاد شدهاند، هشدار به خانوادهها مبنی بر مواظبتبر روند زندگی فرزندانشان، كنترل غیر محسوس بر ارتباطات آنها، آگاه كردن خانوادهها از تنوع مواد مخدر و دهها شاخص دیگر میتواند در قالب آموزش همگانی قرار بگیرد . در شمارهی آینده باز هم راهی دیگر به منظور پیشگیری از اعتیاد و مبارزه با آن تقدیم خواهیم كرد .
پینوشتها:
1 . روزنامهی جام جم، 11/3/82 .
2 . جرمشناسی، ج 2، ص 372 .
3 . همان، ص 382 .
4 . این آمارها معمولا در نوسان است .
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}